شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حمزه آزادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حمزه آزادي »
حمزه، آزادهای بود که از قیودات دنیوی رسته و دل را با عشق لایزال گره زده بود. همه آرزو و آمالش خدمت به اسلام بود و گسترش آزادی دینی در عرصه جهان. 5/8/1339 درشهر آباده طشک، میان خانوادهای مؤمن و معتقد به اصول مبین اسلام دیده به جهان گشود. گامهای اول فراگیری را در دامن مادر و کنار پدر آموخت و دوره ابتدایی را در دبستان هجرت و راهنمایی را در مدرسه ابنسینا و متوسطه را در دبیرستان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حمزه آزادي »
حمزه، آزادهای بود که از قیودات دنیوی رسته و دل را با عشق لایزال گره زده بود. همه آرزو و آمالش خدمت به اسلام بود و گسترش آزادی دینی در عرصه جهان. 5/8/1339 درشهر آباده طشک، میان خانوادهای مؤمن و معتقد به اصول مبین اسلام دیده به جهان گشود. گامهای اول فراگیری را در دامن مادر و کنار پدر آموخت و دوره ابتدایی را در دبستان هجرت و راهنمایی را در مدرسه ابنسینا و متوسطه را در دبیرستان...
رویای صادق
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
آقای اصغر ماهوتی میگوید: قبل از عملیات من به مرخصی آمده بودم. شهید حسین منوری به نیریز آمد و گفت: بچهها منتظر بودند، عملیات میخواهد انجام شود. گفتم: کجا؟ گفت: در منطقه اروند، طرف فاو. گفتم بعید است!. بنظر نمیرسد آنجا عملیات شود. شدت آب طوری بود که هیچکس نمی توانست قبول کند که آنجا عملیات میشود. بهر حال ما به جبهه برگشتیم. شهید سرافراز تا مرا دید خوشحال شد. از او سؤال کردم. کجا میخواهد عملیات شود؟...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
آقای اصغر ماهوتی میگوید: قبل از عملیات من به مرخصی آمده بودم. شهید حسین منوری به نیریز آمد و گفت: بچهها منتظر بودند، عملیات میخواهد انجام شود. گفتم: کجا؟ گفت: در منطقه اروند، طرف فاو. گفتم بعید است!. بنظر نمیرسد آنجا عملیات شود. شدت آب طوری بود که هیچکس نمی توانست قبول کند که آنجا عملیات میشود. بهر حال ما به جبهه برگشتیم. شهید سرافراز تا مرا دید خوشحال شد. از او سؤال کردم. کجا میخواهد عملیات شود؟...
و ذالنون و ذالنون ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران جفیر، با آقای قاسم زالپور در کانال بزرگی بودیم. ایشان از یکی از روحانیون سئوال کرد: میشود نماز غفلیه را از روی کتاب خواند؟ آن برادر روحانی نیز در پاسخ گفت: آری، آقای زالپور شب در نور ماه کتاب دعایی در نماز بدست گرفته بود هی می گفت و ذالنون و ذالنون.... و چون نور مهتاب برای خواندن جملات کافی نبود؛ نمی توانست بقیه را بخواند. بچهها هم با دیدن این منظره میخندیدند و مدتها...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران جفیر، با آقای قاسم زالپور در کانال بزرگی بودیم. ایشان از یکی از روحانیون سئوال کرد: میشود نماز غفلیه را از روی کتاب خواند؟ آن برادر روحانی نیز در پاسخ گفت: آری، آقای زالپور شب در نور ماه کتاب دعایی در نماز بدست گرفته بود هی می گفت و ذالنون و ذالنون.... و چون نور مهتاب برای خواندن جملات کافی نبود؛ نمی توانست بقیه را بخواند. بچهها هم با دیدن این منظره میخندیدند و مدتها...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حسن عباسی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسن عباسي »
آنگاه که اولین شرارههای انقلاب اسلامی در امالقرای اسلامی ایران، شهرستان قم، رخ مینمود؛ غنچه وجود حسن هم ـ سال 1342ـ میان خانوادهای مذهبی و متدین در روستای قطرویه از توابع بخش پشتکوهِ نیریز شکفت. با چشمهایی که از می ناب ازلی مخمور بود، همه را در بند خود کرد و شکوفههای شادی را بر لبهای پدر و مادر نشاند. با جست و خیزهای کودکان و بازیهای پر از شادی، دوران کودکی را به سر آورد. سپس عازم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسن عباسي »
آنگاه که اولین شرارههای انقلاب اسلامی در امالقرای اسلامی ایران، شهرستان قم، رخ مینمود؛ غنچه وجود حسن هم ـ سال 1342ـ میان خانوادهای مذهبی و متدین در روستای قطرویه از توابع بخش پشتکوهِ نیریز شکفت. با چشمهایی که از می ناب ازلی مخمور بود، همه را در بند خود کرد و شکوفههای شادی را بر لبهای پدر و مادر نشاند. با جست و خیزهای کودکان و بازیهای پر از شادی، دوران کودکی را به سر آورد. سپس عازم...
شهدا سال 64 -خاطراتی از شهید غلامرضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
خاطرهای از پدر شهید: در عملیات خیبر، غلامرضا 15 ساله بود و ایشان را به جبهه اعزام نمیکردند. وی کارت عضویت اینجانب (کارت طرح لبیک) را برمیدارد و عکس خودش را روی آن میچسباند. اما مسئولین متوجه می شوند و از اعزام او جلوگیری میکنند. خاطرهای از مادر شهید: آخرین باری که به مرخصی آمده بود صورتش را بوسیدم، با توجه به احساسات مادری، گریه کردم و گفتم: غلامرضا، تو را به خدا و امام زمان(عج) میسپارم. او هم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
خاطرهای از پدر شهید: در عملیات خیبر، غلامرضا 15 ساله بود و ایشان را به جبهه اعزام نمیکردند. وی کارت عضویت اینجانب (کارت طرح لبیک) را برمیدارد و عکس خودش را روی آن میچسباند. اما مسئولین متوجه می شوند و از اعزام او جلوگیری میکنند. خاطرهای از مادر شهید: آخرین باری که به مرخصی آمده بود صورتش را بوسیدم، با توجه به احساسات مادری، گریه کردم و گفتم: غلامرضا، تو را به خدا و امام زمان(عج) میسپارم. او هم...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید حیدر بیاتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حيدر بياتي »
بسم الله الرحمن الرحیم با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و با سلام بر تمامی شهدای اسلام، از صدر اسلام تا کربلای حسینی و از کربلای حسینی تا کربلای ایران. اینجانب حیدر بیات، با دلی آکنده از عشق به الله و جهت یاری رساندن به رزمندگان پر توان اسلام، آگاهانه قدم در این راه سراسر حماسه گذاشته و میروم تا انشاءالله جبهههای ایران را گورستان بعثیهای متجاوز نمایم. از مردم حزبالله میخواهم همانگونه که تا به حال رزمندگان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حيدر بياتي »
بسم الله الرحمن الرحیم با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و با سلام بر تمامی شهدای اسلام، از صدر اسلام تا کربلای حسینی و از کربلای حسینی تا کربلای ایران. اینجانب حیدر بیات، با دلی آکنده از عشق به الله و جهت یاری رساندن به رزمندگان پر توان اسلام، آگاهانه قدم در این راه سراسر حماسه گذاشته و میروم تا انشاءالله جبهههای ایران را گورستان بعثیهای متجاوز نمایم. از مردم حزبالله میخواهم همانگونه که تا به حال رزمندگان...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید ذبیح الله حقیقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
شهید در اُفق دید، جز خدا را نمیبیند و سررشته کار را جز به دست عشق نمیسپارد. ذبیحالله از عاشقانی است که در اولین روز از شهریورماه سال ۱۳۳۸ در شهرستان نیریز به دنیا آمد. گویی پدر دریافته بود که این نورسیده روزی ذبیح راه خدا خواهد شد، این بود که نام او را ذبیحالله نهاد و با عشق به خدا او را پرورد. برای کسب معرفت به دست استادان دبستان امیرکبیر محله سادات سپرد. دوره ابتدایی را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
شهید در اُفق دید، جز خدا را نمیبیند و سررشته کار را جز به دست عشق نمیسپارد. ذبیحالله از عاشقانی است که در اولین روز از شهریورماه سال ۱۳۳۸ در شهرستان نیریز به دنیا آمد. گویی پدر دریافته بود که این نورسیده روزی ذبیح راه خدا خواهد شد، این بود که نام او را ذبیحالله نهاد و با عشق به خدا او را پرورد. برای کسب معرفت به دست استادان دبستان امیرکبیر محله سادات سپرد. دوره ابتدایی را...
وای چشمم وای چشمم
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در جریان عملیات کربلای 10 که گردان کمیل بمباران شد. یکی از برادران که نسبتا" هم آدم سنگین وزنی بود، بر اثر بمباران شدیدا" مجروح شده و از ناحیه پای راست آسیب دید. داد میزد که وای پام وای پام! در کنار دستش یک برادری که جثه ضعیفتری داشت فریاد میزد: وای چشمم! وای چشمم! در حالیکه مشکلی نداشت و مجروح نشده بود. از او سئوال کرده بودند، چرا فریاد میزدی وای چشمم؟ گفته بود برای اینکه فلانی...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در جریان عملیات کربلای 10 که گردان کمیل بمباران شد. یکی از برادران که نسبتا" هم آدم سنگین وزنی بود، بر اثر بمباران شدیدا" مجروح شده و از ناحیه پای راست آسیب دید. داد میزد که وای پام وای پام! در کنار دستش یک برادری که جثه ضعیفتری داشت فریاد میزد: وای چشمم! وای چشمم! در حالیکه مشکلی نداشت و مجروح نشده بود. از او سئوال کرده بودند، چرا فریاد میزدی وای چشمم؟ گفته بود برای اینکه فلانی...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سید جلال صادقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد جلال صادقي »
جمال زیبای سید جلال، سال 1344 در در شهر آباده طشک از توابع شهرستان نیریز، در خانوادهای مذهبی و متدین، از سلسله جلیله سادات، در میان شادی و هلهله آنان نمایان شد. الفبای زندگی را در سایه پر مهر خانواده فراگرفت و برای آشنا شدن با علوم روز، راهی دبستان هجرت در آباده طشک شد. دوره ابتدایی را با موفقیت سپری کرد و دوره راهنمایی را در مدرسه ابنسینا آغاز کرد و به پایان برد. تحصیلات متوسطه را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد جلال صادقي »
جمال زیبای سید جلال، سال 1344 در در شهر آباده طشک از توابع شهرستان نیریز، در خانوادهای مذهبی و متدین، از سلسله جلیله سادات، در میان شادی و هلهله آنان نمایان شد. الفبای زندگی را در سایه پر مهر خانواده فراگرفت و برای آشنا شدن با علوم روز، راهی دبستان هجرت در آباده طشک شد. دوره ابتدایی را با موفقیت سپری کرد و دوره راهنمایی را در مدرسه ابنسینا آغاز کرد و به پایان برد. تحصیلات متوسطه را...
خط پدافندی فاو
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
پس از عملیات والفجر 8 که در بهمن ماه سال 1364 انجام شد،1 خط پدافندی و دفاعی نیروهای خودی در فاصله 11 کیلو متری شهر فاو تثبیت گردید. این خط پدافندی از سمت چپ، یعنی جنوب از خورعبداله شروع و جاده فاو – امالقصر را قطع و از شمال بخشی از دریاچه نمک را شامل و جاده فاو - بصره و فاو البحار را قطع ودر نهایت از شمال شرقی به اروند میرسید. پدافند بخشی از این خط دفاعی...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
پس از عملیات والفجر 8 که در بهمن ماه سال 1364 انجام شد،1 خط پدافندی و دفاعی نیروهای خودی در فاصله 11 کیلو متری شهر فاو تثبیت گردید. این خط پدافندی از سمت چپ، یعنی جنوب از خورعبداله شروع و جاده فاو – امالقصر را قطع و از شمال بخشی از دریاچه نمک را شامل و جاده فاو - بصره و فاو البحار را قطع ودر نهایت از شمال شرقی به اروند میرسید. پدافند بخشی از این خط دفاعی...